حجت الاسلام دکتر صادقی : معرفت می تواند تحت تاثیر عوامل الف: معرفتی از سنخ علم – استدلال - قواعد منطقی و ریاضی باشد
ب: غیر معرفتی دو بخش است؛ درونی که مهم ترین عامل آن گناه است و بیرونی مثل محیط جامعه – دوستان و استاد ..
یکی از مهمترین سوالات در معرفت شناسی که در نیمه دوم قرن 20 به وجود آمده است این بوده که آیا عوامل غیر معرفتی بر معرفت تاثیر دارد بالاخص نزد صاحبان مکاتب دینی این بحث مطرح شده است که آیا گناه و غیر اخلاقیات((dismaralety در فرایند کسب معرفت تاثیر دارد؟ آیا شناخت یک انسان گناهکار و یک انسان دارای گناه بیشتر با انسان گناه کمتر از یک مسئله واحد متفاوت است؟ به بیان دیگر آیا ساحت های ارادی و رفتارهای کرداری و کلامی انسان بر ساحت های معرفتی و بینشی تاثیر گذار است؟ و نظر علامه طباطبایی چگونه است؟
در نگاه کلی نظر علامه پاسخش مثبت است و اصل تاثیر و کمیت تاثیر را ایشان قائل اند البته ناگفته نماند حضرت علامه به نسبت معرفت که 4 عامل اصلی در نسبیت شناخت دخیل هست قائل نمی باشند ( 1- پیوستگی درونی2- وابستگی بیرونی-3 محدودیت های روشی 4- هویت تحولی) و ایشان قائلند نسبیت معرفت با حقیقت علم و معرفت ( واقع نمایی) هیچ گونه هماهنگی و سازگاری ندارد و سخن نسبی گرایان در غایت به سخنان سوفسطایان و انکار علم منجر می شود.
باید تذکر داد این بحث را فیلسوفان غرب مفصلا از زمان پولس قدیس و پیروش آگوستین قدیس ... مطرح بوده است و در قرن 20 دانشمندان جدید به مثل ایمانوئل کانت آلمانی در کتاب دوران سازش و نقد عقل محض سعی دارد اولا: شرایط امکان معرفت کلی را بدست دهد و بدینوسیله میخواهد مرز های دانستن و شناخت را مشخص کند( عوامل تاثیر گذار بر شناخت)
این عنوان بحث در کتاب های تفسیری و فلسفی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی بسیار قابل بهره برداری می باشد که از این عنوان با نگاه ایشان قابلیت کتابت رساله های متعدد می باشد.
ناقد
جناب آقای دکتر نصیری: مبدا تحولات،نفس انسان است و یکی از مهمترین تحولات در حیات بشری، وصول به آگاهی و معرفت است. عوامل غیر معرفتی مانند تقوا ،طهارت نفس ،ارتباط با مبدا هستی، و از سویی گناه، نفسانیت، تکبر و خودخواهی می تواند در حالات نفسانی اثر منفی داشته باشد.
تاثیرات مثبت مانند کسب علوم جدید ، گسترش آگاهی ها ،حفظ آگاهی های پیشین ،رسیدن به درجات شهودی و عمیق از علم و معرفت.
تاثیرات منفی مانند خطا در وصول به حقیقت و بازیافتن از رسیدن به آن و فراموشی حقایق و دور ماندن از حقیقت علم و شهود باطن معارف.
داور
حجت الاسلام دکتر واعظی: در بخشی از داوری های خود به این نکته اشاره کرده است که فلسفه بر دو قسم است اشراق و مشاء.
بیشترین مطلبی که حاج آقای صادقی بیان کردند مربوط به فلسفه اشراق است مانند افلاطون و پیروان اشراق، این دسته قائلند که عوامل غیر معرفتی بر معرفت اثر میگذارد مانند فلسفه حکمت متعالیه.
ولی در فلسفه مشاء این مسئله خیلی جدی نیست و تاکید بر این مسئله ندارند در روان شناسی معرفت و جامعه شناسی معرفت این مباحث می تواند مطرح شود مانند فارابی که جامعه شناس معرفتی بود ایشان هم قائل است عواملی وجود دارد که غیر معرفتی هست که بر معرفت اثر میگذارد در کتاب مدینه فاضله خودش بیان کرده، اقتصاد، سیاست، اجتماع بر فرهنگ اثر گذار است و فرهنگ بر نفس تاثیر میگذارد
بنابراین ترس، گناه، غرور و مسائلی از این دست بر نفس اثر میگذارد در واقع بر کیفیت معرفت انسان تاثیر بسزایی دارد.