استاد مرتضی جوادی آملی: اگر امروز بخواهیم رسول گرامی اسلام را به عنوان یک شخصیت ممتاز جهانی معرفی کنیم، فارغ از نگرشهای اعتقادی باید بر آنچه در حوزه انسانیت مطرح شده تأکید نماییم. اینکه انسان چیست؟ موقعیت و جایگاه او در نظام هستی کدام است؟ ظرفیتهای وجودی او در جنبه مثبت و منفی چیست؟ و چه راهی برای نجات از جریانهای انحرافی و قرار گرفتن در مسیر انسانیت شایسته وجود دارد؟ تمام اینها در بهترین وجه در قرآن و سنت پیامبر گرامی اسلام آمده است.
دینخواهی و نیاز به دین یک امر طبیعی و غریزی در وجود انسانهاست
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی در گفت وگو با شفقنا درباره خاتمیت رسول مکرم اسلام(ص) بیان کرد: درباره شخصیت ممتاز رسول گرامی اسلام و این حقیقت که چگونه رسالت الهی به وجود این حقیقت بیبدیلِ نظام هستی که سیدالکونین هستند، به نهایت خود رسید و جریان خاتمیت و نهایت رسالت به ایشان ختم گردید، باید بگویم پس از آنکه هم ادلّه حکمی و فلسفی و هم براهین فطری و دلایل دینی و صراط مستقیم گواهی دادند، روشن شد که دینخواهی و نیاز به دین یک امر طبیعی و غریزی در وجود انسانهاست.
انسان به صورت فطری گرایش دارد به سوی راهی که همان صراط مستقیم است
وی ادامه داد: انسان به صورت فطری گرایش دارد به سوی راهی که همان صراط مستقیم است؛ راهی که میتواند او را با خالق و ربّ جهان هستی مرتبط سازد. این براهین فطری، همچنین براهین عقلی و فلسفی، در منابع علمی و حکمی ما کاملاً موجود است.
وی گفت: اصل دین و ضرورت دین و حتمیت آن برای جامعه انسانی، امری ثابت و مسلم است، اما اینکه دین در چه مقاطعی از تاریخ نزول مییابد و چگونه تنزل پیدا میکند، مسئلهای است که باید از طریق وحیپژوهی و بررسی پژوهشهای محققان این عرصه مورد توجه قرار گیرد. با این حال نکتهای که جای هیچگونه تردیدی ندارد این است که وجود صراط مستقیم برای همه انسانها و جوامع، یک امر قطعی و غیرقابل انکار است زیرا رابطه میان انسان و خدا یک رابطه طبیعی و عادی نیست که بتوان آن را صرفاً به عقل یا تجربه بشری سپرد و تنها به دستاوردهای عقل، بسنده کرد؛ هرچند عقل قدرت پردازش بسیاری از مسائل را دارد، اما این حقیقت چنان عمیق است که عقل به تنهایی توان دستیابی کامل به آن را ندارد.
استاد مرتضی جوادی آملی تصریح کرد: عقل، ضمن آنکه اصل ضرورت وحی و صراط مستقیم را مییابد، بر این معنا نیز استدلال میکند که باید افرادی باشند که این راه را پیموده باشند و قدرت دریافت وحی از جایگاه الهی را داشته باشند تا بتوانند آن را به جامعه بشری منتقل کرده و به عنوان صراط مستقیم یا دین الهی تبیین نمایند. این مباحث هم در منابع علمی و فلسفی جامعه اسلامی و هم در منابع غیر اسلامی وجود دارد.
وی با طرح پرسشی مبنی بر اینکه «دین و صراط مستقیم، چگونه و در چه مسیری بر انسان نازل میشود تا جامعه بشری بتواند از آن طرحی برای زندگی خود ببندد و از آن بهره گیرد، رابطه میان خویش و خدا را سامان دهد و حتی روابط میان انسان و دیگران و نیز رابطه انسان با محیط پیرامونش را از طریق این صراط مستقیم و دین الهی دریافت نماید؟» بیان کرد: طبیعی بود که در ابتدای آفرینش بشر، آمادگی و ظرفیت لازم برای دریافت کامل حقیقت دین و صراط مستقیم برای او وجود نداشته است از اینرو، خدای متعال بر اساس حکمت، یکی پس از دیگری پیامبران را ارسال فرمود و گاه به آنان کتابها یا صحیفههایی عطا کرد که بشر در آن دوران به آنها نیاز داشت تا در مسیر ارتباط با خدا و دستیابی به صراط مستقیم راهنمایی شود لذا از حضرت آدم علیهالسلام تا خاتم انبیاء، پیامبران به صورت متواتر و پیدرپی آمدند تا دین را برای بشر تبیین کنند و به اندازه ظرفیت او، معارف الهی را عطا نمایند.
تمام آنچه که در حقیقت دین باید بیان میشد، به پیامبر(ص) عطا گردید
رئیس بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء بیان کرد: دین ابراهیم تا حدی، دین موسی تا حدی، دین عیسی تا حدی و سرانجام هنگامی که نوبت به رسول گرامی اسلام رسید، تمام آنچه که در حقیقت دین باید بیان میشد، به ایشان به عنوان خاتمالانبیاء و المرسلین عطا گردید. از آن پس، هر آنچه در پرده غیب برای بشریت مقدر بود، در وجود ایشان تجلی یافت و آشکار شد و دیگر مقامی برتر از آن امکانپذیر نبود. یعنی رسول گرامی اسلام در عالیترین سطحی که حضور انسان میتواند در پیشگاه پروردگار عالم تحقق یابد، رسالت الهی را به انجام رساندند. ازاینرو، کتابی که به عنوان قرآن کریم از پیشگاه پروردگار به ارمغان آوردند، کتابی جامعی است که همه معارف را در عالیترین سطح برای بشر بیان مینماید.
وی اضافه کرد: خدای عالم به پیامبر(ص) قرآنی را عطا کرد که «مِن لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ» است؛ به گونهای که دیگر در پسِ پرده غیب، هر آنچه بنا بود بشر بدان آگاه شود و به عنوان صراط مستقیم برگزیند، در حقیقت برای پیامبر(ص) فراهم شد لذا هنگامی که حضرت علیبنابیطالب علیهالسلام به عنوان ولی، جانشین و وصی پیامبر معرفی گردید، این آیه نازل شد «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا».
هر آنچه بشر برای سعادت دنیا و آخرت بدان نیاز دارد، از طریق پیامبر گرامی اسلام به او رسیده است
در این آیه سه وصف برتر و والاتر برای دین بیان گردید؛ نخست، کمال دین؛ دوم، اتمام نعمت هدایت و سوم، دین مورد رضا و خشنودی خداوند متعال. بنابراین مسئله خاتمیت به این معنا بازمیگردد که هر آنچه بشر برای هستی خود و برای ارتباط با پروردگار عالم نیاز دارد، پیامبر گرامی اسلام از سوی خداوند سبحان بیان فرمود. به همین جهت، درباره کتاب الهی فرمود: «مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِن شَیْءٍ»؛ یعنی هیچ چیزی فروگذار نشده است و هر آنچه بشر برای سعادت دنیا و آخرت بدان نیاز دارد، از طریق پیامبر گرامی اسلام به او رسیده است.
استاد مرتضی جوادی آملی تأکید کرد که جریان خاتمیت بدین معناست که دیگر چیزی در نظام معرفتی وجود ندارد که بیاننشده باقی مانده باشد. در عرصه مسائل علمی و معرفتی، هر آنچه بشر برای کمال دنیوی و اخروی خود نیازمند بوده است، به بهترین و روشنترین وجه بیان شده است. از اینرو فرمود: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ» یعنی این راه و این صراط مستقیمی که پیامبر گرامی اسلام در ظرف وسیع قرآن آورده، به کاملترین و استوارترین وجه برای بشر فراهم گردیده است.
استاد حوزه علمیه به نمونه هایی در این خصوص اشاره و عنوان کرد: یکی از مهمترین مسائلی که بشر به آن نیازمند است تا بتواند خود را انسانی مرتبط با مبدأ و منتهای هستی قرار دهد، مسئله «توحید» است. توحید، بیانگر یگانگی و یکتایی خداوند سبحان است؛ اینکه همه اسماء و اوصاف الهی از جایگاه ذات الهی میجوشند و همانها هستند که هستی را دربرمیگیرند و ارکان آن را شکل میدهند. مسئله توحید در عالیترین سطح، در آیات الهی و در سنت نبوی تبیین گردیده است. چیزی در جریان توحید فروگذار نشده است؛ از توحید ذاتی و صفاتی و افعالی گرفته تا توحید خالقی و ربوبی و دیگر مراتب آن؛ در حقیقت ما در باب توحید چیزی نمییابیم که برتر و والاتر از آنچه در قرآن و سنت پیامبر اکرم بیان شده باشد.
وی ادامه داد: نمونه دیگر، جریان «رسالت و وحی» است. از زمان حضرت آدم تا زمان پیامبر خاتم، وحی وجود داشت؛ برای ابراهیم خلیل به گونهای، برای موسی کلیم به گونهای، برای عیسای روحالله به گونهای؛ اما بهترین و کاملترین وجه وحی، همان است که در وجود پیامبر گرامی اسلام تحقق یافت؛ به گونهای که از آن برتر حتی تصور هم نمیتوان داشت. در این مقام، پیامبر گرامی اسلام مستقیماً و بیواسطه از خداوند وحی را دریافت کردند و حقیقت وحی به ایشان القا شد. بنابراین وحی و رسالت که از عمدهترین مسائل نظام معرفتی است در زیباترین، متقنترین و کاملترین صورت تحقق یافت و چیزی بالاتر از آن معنا ندارد؛ اگر ما از خاتمیت سخن میگوییم، یعنی اینکه برای مساله وحی، صورت دیگری قابل تصور نیست؛ و دیگر مقامی وجود ندارد که پیامبر در آن وحی را دریافت نکرده باشند. ازاینرو، آن کتابی که خداوند به عنوان قرآن به بشر عطا فرمود، «سیدالکتب» است و خود پیامبر اکرم نیز «سیدالانبیاء» شدند، یعنی کاملترین و برترین نوع.
وی گفت: مسئله «ولایت» و بحث «وصایت پیامبر» نیز از همینجا اهمیت مییابد. ولایت، ضامن حفظ دین، تبیین دین، تفسیر دین و پاسداری از آن در برابر حوادث و خطراتی است که در طول زمان ممکن است پدید آید. این وظیفه بر عهده امامانی قرار داده شد که خداوند آنان را به عصمت و طهارت ستود، در جایگاهی بسیار رفیع قرار داد و آنان را «صاحبان علم کتاب» معرفی نمود.
امامان و اولیای الهی کسانیاند که در حقیقت، ادامهدهندگان جریان وحی و رسالت در عرصه حفظ، نگاهداشت، تکمیل و تبیین دین هستند. آنان در برابر پرسشها، شبهات و اشکالاتی که در طول زمان از اطراف و اکناف پدید میآید، پاسخگو هستند. اینان هم با حقیقت قرآن عجیناند، هم با حقیقت وحی پیوند دارند، و وظایف و تکالیف الهیشان اقتضا میکند که این معنا را به درستی و کمال بیان کنند.
پیامبر گرامی اسلام به بهترین وجه، حقیقت انسان را معرفی کرد
استاد مرتضی جوادی آملی اظهار داشت: در ارتباط با معرفی انسان که یکی از پیچیدهترین مسائل جهان امروز به شمار میآید و بشر امروز از آن به اصطلاح به عنوان جریان اومانیسم یا انسانگرایی یاد میکند، در حالی که پیامبر گرامی اسلام به بهترین وجه، حقیقت انسان را معرفی کرد، جایگاه او را در نظام هستی نشان داد و برتری و کرامت وجودی او را نسبت به همه موجودات عالم در عالیترین سطح بیان فرمود. آنجا که خداوند میفرماید: «وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ».
اما در عین حال، خدای متعال با وصف «اکرمیت» در برابر انسان ظهور کرد و به او علم و معرفت و آگاهی را در کسوت کرامت عطا نمود. چنانکه فرمود: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ، اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ» بدین معنا که خداوند انسان را نخست با معرفت، قرائت و علم آشنا کرد و سپس او را در کسوت کرامت الهی قرار داد. هرآنچه شایسته یک انسان الهی، انسان برتر و انسان کاملتر است، در بهترین اوصاف و خصائص و سجایای اخلاقی برای او بیان گردید. هر آنچه بشر به لحاظ انسانیت بدان نیاز داشت، در سایه تعلیم کتاب، حکمت و تزکیه برای او فراهم آمد.
استاد مرتضی جوادی آملی عنوان کرد: بشر امروز عالیترین سطح معرفتی خود را در بحث انسانگرایی میپندارد و تصور میکند که انسانگرایی سقف معرفت انسانی است، در حالی که انسان، با وجود آنکه موجودی برتر از همه موجودات عالم است و کمالش روشن است، اما نسبت به خالق هستی و پروردگار، موجودی است که از او به «عبد» یاد میشود. انسان تنها در مسیر بندگی و عبودیت خداست که میتواند به کمال حقیقی برسد بنابراین، انسانگرایی در اومانیسم در حقیقت در برابر خداگرایی قرار دارد، اما انسانگرایی در مکتب اسلام و در تعالیم رسول مکرم اسلام که خاتم انبیا هستند چنین معنا مییابد که انسان، موجودی برتر و کاملتر است، اما کمال و سعادت و نجات خود را در سایه ربوبیت و خالقیت پروردگار عالم میداند. او راه را از خدا میجوید، از او کمک میگیرد و به سوی او در مسیر بندگی و عبودیت حرکت میکند، چنانکه در قرآن میخوانیم: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ».
تحریف و انحراف در مسئله معرفت انسان پدید آمده است
وی با بیان اینکه تحریف و انحراف در مسئله معرفت انسان پدید آمده است، گفت: امروزه بشر میپندارد که عالیترین نوع معرفت، همان انسانگرایی است، اما خدای متعال از طریق وحی، پیامبرش را متوجه ساخت که گرچه انسان صاحب کرامت است و از سایر موجودات، حتی فرشتگان نیز برتر است، اما شأن این برتری و کرامت زمانی محقق میشود که خود را در سایه دین به خدا نزدیک کند و با رهتوشه ایمان، تقوا و عمل صالح به این کرامت نائل آید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ.» بنابراین، آنچه به مسائل انسانی بازمیگردد که امروز مسئله روز جامعه جهانی و نظامهای بینالمللی است، همچون عدالت، آزادی، کرامت انسان و دیگر ارزشهای شایسته، همه و همه در این کتاب آسمانی به درستی تبیین گردیده است. نه همچون جریان انحرافی انسانگرایی در برابر خداگرایی که حتی برخی انسانگرایی را در حد یک دین تلقی میکنند و انسان را جایگزین خدا میسازند. این انحراف عظیم متأسفانه امروز گریبانگیر جامعه بشری شده است، به گونهای که میپندارند با نگرش انسانگرایانه میتوان انسان را به سعادت رساند.
خوی درندگی که از جایگاه انسانگرایی انحرافی مطرح شده، همچنان در حال صدور و گسترش است
وی ادامه داد: نتیجه این نگاه انحرافی همان است که امروز در جهان مشاهده میکنیم و نمونههای آشکار آن در کشورهای منطقه همچون فلسطین و غزه، نمایان است. این انسانهایی که خود را موجودات برتر و کاملتر میدانند، در حقیقت از درندگان نیز بدترند چرا که حتی برخی حیوانات درنده نیز گاه رحم میکنند، اما این مدعیان انسانیت و اومانیسم، با خشونتی بیرحمانهتر از حیوانات، به نام انسانگرایی، فجایعی میآفرینند که هیچ شباهتی به انسان ندارد. از همینرو، جریان غزه و فلسطین که امروز داغی است که بر پیشانی بشریت نشسته است. هرچند از سراسر جهان اعتصابات، تظاهرات، مخالفتها و ممانعتها در واکنش به آن صورت میگیرد و فطرت انسانها در برابر این جنایتها به حرکت در آمده است، اما خوی درندگی که از جایگاه انسانگرایی انحرافی مطرح شده، همچنان در حال صدور و گسترش است. بنابراین، این انسانگرایی نیست؛ بلکه حیوانگرایی است، بلکه درندهخویی است که در برابر جریان وحی و کرامت انسانی آنگونه که از طریق انبیای الهی، بهویژه رسول گرامی اسلام، مطرح گردیده است، صادر می شود.
وی تأکید کرد: باید به دو مطلب توجه بیشتری داشته باشیم؛ نخست آنکه اگر پیامبر اسلام به عنوان خاتم انبیای الهی معرفی شده است، برای آن است که همه آنچه در حوزه معرفت برای بشر امکانپذیر بوده، در عالیترین سطح و در زیباترین کلام که همان کلام الهی قرآن کریم هست، بیان شده است. دیگر چیزی در پسِ پرده غیب در عرصه معرفت، اخلاق، اجتماع، سیاست، اقتصاد، ایمان، وحی، اعتقاد، معاد و نظایر آن باقی نمانده بلکه همگی در عالیترین شکل بیان گردیده است.
وی با اشاره به اینکه بخش عظیمی از آیات قرآنی درباره سه اصل بنیادین است، توحید، رسالت (که شامل ولایت و وصایت نیز میشود) و معاد، گفت: در کنار این اصول، بخش قابل توجهی از آیات الهی درباره «انسان»، عظمت او، کرامت او و سجایای شایسته انسانی است که بشر غالباً از آن غافل است؛ پس اگر امروز بخواهیم رسول گرامی اسلام را به عنوان یک شخصیت ممتاز جهانی معرفی کنیم، فارغ از نگرشهای اعتقادی باید بر آنچه در حوزه انسانیت مطرح شده تأکید نماییم. اینکه انسان چیست؟ موقعیت و جایگاه او در نظام هستی کدام است؟ ظرفیتهای وجودی او در جنبه مثبت و منفی چیست؟ و چه راهی برای نجات از جریانهای انحرافی و قرار گرفتن در مسیر انسانیت شایسته وجود دارد؟ تمام اینها در بهترین وجه در قرآن و سنت پیامبر گرامی اسلام آمده است. بنابراین اگر بخواهیم پیامبر اسلام را در جهان امروز به درستی معرفی کنیم، باید این نوع معرفت و این اوصاف را که پیامبر در عالیترین سطح بیان کردند بازشناسیم. خود ایشان فرمودند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ»؛ یعنی اگر پیامبران الهی پیش از او اخلاق حسنه را آورده بودند، او برای مکارم اخلاق برانگیخته شد؛ و مکارم اخلاق مرتبهای است که فراتر از آن فرض ندارد.
استاد مرتضی جوادی آملی افزود: خداوند درباره پیامبر گرامی اسلام، امام علی علیهالسلام، امام صادق علیهالسلام و دیگر اولیای الهی فرمود: هر آنچه در عرصه هدایت و معرفت بود، در او فراهم آمد و نسبت به آینده نیز، هر آنچه بشر در دنیا بدان نیازمند است، در این کتاب الهی ذکر شده است. زیرا خدای متعال علم مطلق است؛ علم اولین و آخرین نزد اوست و این علم را در قرآن کریم تجلی داده است. البته، خداوند اوصیای رسولالله و اولیای الهی و امامان بزرگوار را نیز برای تبیین و تفسیر این حقیقت معرفی کرده است. جامعه اسلامی و امت اسلام، خصوصاً پیروان قرآن و عترت، در چنین ایامی که متعلق به رسولالله است، باید این ابعاد و جهات وجودی پیامبر را به درستی بشناسند و به جهانیان معرفی کنند، تا انحرافهایی که گاه از سوی جاهلان یا غرضورزان پدید میآید، اصلاح شود و جامعه اسلامی مسیر شایسته خود را در سایه نبوت خاتمالانبیاء و سیدالانبیاء بیابد.
کرامت، عدالت و آزادی، کاملاً در معرض تحریف و دگرگونی قرار دارند
وی در پاسخ به این پرسش که چرا پیامبر اکرم(ص) تا این اندازه بر موضوع «آزادی، عدالت اجتماعی و کرامت انسانی» تأکید میکردند؟ گفت: انسان از آن جهت که انسان است، دارای موقعیتی ویژه و استثنایی است. اینگونه نیست که انسان بتواند خود را، آنچنان که هست، بشناسد و بهتنهایی در مسیر انسانی خویش قرار گیرد. خصلتها، سجایا و اوصافی که برای انسان بیان شده است، همچون کرامت، عدالت و آزادی، کاملاً در معرض تحریف و دگرگونی قرار دارند و امکان انحراف و اعوجاج در آنها وجود دارد.
لذا امروز جامعه بشری، بهرغم اینکه فکر میکند و در حقیقت «يَحسَبونَ أَنَّهُم يُحسِنونَ صُنعًا»، گمان و پندارشان این است که به بهترین وجه مسئله انسان و اوصاف والای انسانی را فهمیدهاند و تلاش میکنند که انسان را در مسیر شایسته خود قرار دهند، اما چون این موضوع یکی از مسائل کاملاً مورد ابتلای بشر است، پیامبر گرامی اسلام انحرافات را نیز بیان فرمود یعنی هم ظرفیت انسان را که میتواند از گرگ درندهتر شود و به «اسفل السافلین» سقوط کند، تبیین کردند و هم جنبههای مثبت را که میتواند به «اعلی علیین» برسد، برای او روشن ساختند. اما بشر امروز غافل است از اینکه ظرفیت حقیقی انسان چیست. از این رو، برخی انسان را در حد روباه تعریف میکنند که مکر و حیله و شیطنت در او وجود دارد؛ برخی دیگر او را گرگ معرفی میکنند که درندگی و سبعیت دارد؛ و گروهی نیز انسان را به «بهیمه» تنزل میدهند و اصل وجود او را در شهوترانی، لذتجویی و کامجویی میدانند در حالیکه همه این موارد را خدای متعال در قرآن کریم بیان کرده است؛ هم مسیرهای انحرافی انسان را روشن ساخته، و هم کرامت و عظمت و برتری او را به زیباترین وجه تبیین فرموده است.
استاد مرتضی جوادی آملی خاطرنشان کرد: آنچه امروز در جهان به عنوان کرامت یا آزادی و عدالت برای انسان مطرح میشود، صورتی از آزادی و عدالت است؛ اما در باطن، سیرتی از حیوانیت، سبعیت، بهیمیت و شیطنت را با خود دارد. امروز آنچه در جهان شاهدیم، خودبرتربینیِ قدرت مدارانی است که با اتکاء به توان خویش، دیگران را نسلکشی کرده و از میان میبرند؛ و این رفتارها را حتی در حوزه کرامت انسانی تعریف میکنند! بنابراین، جا دارد که به حقیقت وحی و برترین جلوه آن که قرآن کریم است، بازگردیم؛ و از جایگاه رسالت، نخست اوصاف انسانی را به درستی بشناسیم و سپس راه دستیابی به آنها را نیز از طریق وحی الهی دریابیم. امید آنکه با اندیشههایی که در این ایام به نام رسولالله مطرح میشود، جامعه ما بیدارتر گردد و مسیر انسانیت را بر اساس آنچه رسول گرامی اسلام از طریق وحی دریافت کرده است، هم برای خویش و هم برای دیگر جوامع، بهکار گیرد و بهرهمند شود.
منبع: خبرگزاری شفقنا