سخنرانی استاد مرتضی جوادی آملی در چهاردهمین وبینار کنفرانس وحدت اسلامی

22 09 2024 4739723 شناسه:


​​​​​​​سی و هشتمین کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی از تاریخ بیست و چهارم شهریورماه لغایت سی و یکم شهریورماه سال ۱۴۰۳ با موضوع "همکاری‌های اسلامی برای دستیابی به ارزش‌های مشترک با تأکید بر مسألۀ فلسطین" برگزار گردید.
حجت الاسلام و المسلمین استاد مرتضی جوادی آملی استاد حوزه علمیه در ​​​​​​​چهاردهمین نشست وبینار کنفرانس وحدت اسلامی، با بیان این که بنیاد وحی جنبه جهانی دارد، بیان داشت: عدم ارتباط افراد با یکدیگر و عدم ارتباط با حقیقت وحی از سوی یکدیگر سبب شده است تا این رسالت الهی برای زمان و قوم خاصی نازل شود.

وی ادامه داد: قرآن هر آنچه را که از حضرت آدم به میراث رسیده است تا زمان نبی مکرم اسلام در راستای یکدیگر در نظر گرفته و تمام انبیا و آموزه‌های آنها را در یک صف واحد اعتقادی، اخلاقی و معنوی قرار داده است.

ایشان با بیان اینکه منافع ملی باید در راستای منافع اسلامی باشد، افزود: تعامل انسان‌ها و افراد مختلف با یکدیگر هرچند که ممکن است گرایش‌های مختلفی داشته باشند باید در راستای سلسله ارزش‌های متعالی انسانی باشد.‌

استاد مرتضی جوادی آملی تاکید کرد: چنانچه اتحاد جهانی شکل نگیرد، جامعه اسلامی به نابودی خواهد رسید.

وی در پایان خاطرنشان کرد: دیپلماسی اسلامی می‌تواند ملت‌ها را در راستای کمک به مردم مظلوم فلسطین با یکدیگر متحد کرده و بشریت را از دست رژیم غاصب اسرائیل نجات دهد.

 

دانلود فایل تصویری

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم الله الرحمن الرحيم

«الحمدلله رب العالمين و صلّي الله علي محمّد و آله الطّاهرين».

مسائل جهاني زمينههاي مناسبي براي تعامل و تعاطي جريانهاي عظيم اجتماعي است. بنيان و بنياد وحي بر جهت جهاني است؛ يعني خداي عالم خطابش را متوجه به کل بشر قرار داده و انبياي الهي آنچه را که آوردهاند براي فلاح و سعادت همه بشر است، اما متأسفانه به جهت عدم ارتباط افراد با يکديگر از يک سو، و عدم ارتباط با حقيقت وحي از سويي ديگر، اين رسالت الهي و طبعاً بسياري از اين ارزشها و برنامههايي که خداي عالم براي بشر ديده است و مخاطبش همه انسانهاي نظام هستي هست مقطعي و براي جريانهاي خاص و متعلق به زمان و مکان خاصي ميشود. الآن آنچه را که در آموزههاي وحياني انبياي پيشين آمده مثلاً به عنوان دين مسيح يا دين موسي يا دين ابراهيم و امثال ذلک، همه اينها به صورت بستههايي براي خودشان قرار گرفته است - براي آن نسلها و براي آن جوامع و جريانهاي مذهبي و ديني - اما قرآن با جمع همه اين جهات، هر آنچه را که از حضرت آدم به ميراث رسيده است تا زمان حضرت نبي مکرّم اسلام، اين ارزشها را در راستاي هم قرار داده، همه انبياء را در يک صف واحد قرار داده و آموزههاي آنها را هم در زمينههای مختلف اعتقادي، اخلاقي، فرهنگي و معنوي در جهت يکديگر و همسو قرار داده است. اينکه شما ميبينيد گاهي اوقات خداي عالم در قرآن ميفرمايد که ﴿إِنَّ هذا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولي‏ ٭ صُحُفِ إِبْراهيمَ وَ مُوسي[1] ميفرمايد اين توصيههاي حکيمانهاي که در عصر نبوي به رسول مکرّم اسلام و به مخاطبانش و پيروانش شده، اين اختصاصي به جريان نبوت نبي مکرّم اسلام ندارد؛ بلکه اين آموزهها و مسائل اعتقادي، مسائل فکري و فرهنگي، مسائل اخلاقي و معنوي که از راه وحي آمده اينها ممکن است مراتب و درجاتش تغيير بکند، اما اينها در مقابل هم نيستند؛ نه مختلفاند و نه مخالف؛ بلکه کاملاً همسويند و موافقاند و مؤيد يکديگرند و ﴿مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ[2] از آموزههاي بسيار روشن قرآني است و همچنين ﴿مُهَيْمِناً عَلَيْهِ[3]  که اختصاص به دين مبين اسلام و نبي مکرّم اسلام و قرآن عظيم دارد.

خداي عالم يک توصيه همگاني دارد و همه انسانهاي باورمند به توحيد را به همسويي با يکديگر دعوت ميکند. در آخرين آيه سوره مبارکه «آل عمران» يعني آيه 200 خداي عالم ميفرمايد که ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صَابِرُوا وَ رَابِطُوافلاح و رستگاري جوامع ايماني و اسلامي و انساني در سايه اين سه امر است: هم صبوري انسانها نسبت به امور يکديگر و امور مختلف، بعد اين توصيه به صبر و استقامت و پايداري و مقاومت و نظاير آن هم هست و در سايه اين ارتباط و هماهنگي که بين نسلها و امصار و اعصار مختلف شکل ميگيرد آن نظام انساني ساخته ميشود.

ما نميتوانيم يک سلسله مسائلي را به عنوان ارزشهاي ملي قرار بدهيم که اين ارزشهاي ملّي در راستاي ارزشهاي انسانی و جهاني نباشد. حتماً آنچه که به عنوان منافع ملي ديده ميشود، در راستايش منافع اسلامي و در ادامه و استمرارش منافع جهاني و بشري است، چون نميشود خطاب قرآن به همه جوامع بشري باشد اما يک بخشي از آنها بخواهند استفاده بکنند. اين مسئله تعامل و تعاطي انسانها و افراد مختلف را ما بايد با کمال دقت دنبال بکنيم، ممکن است گرايشهاي مختلفي وجود داشته باشد اما يک سلسله ارزشهاي متعالي انساني است که در همه اديان مورد توافق است مورد اتفاق است و از اين جهت اديان در راستاي يکديگر قرار ميگيرند و مؤيد و مصدّق يکديگرند.

امروزه اين اتفاق به جهت وجود امکانات و ارتباطاتي که در تکنولوژيهاي جديد پيش آمده در فضاي مجازي رخ داده در شبکههاي اجتماعي اتفاق افتاده به مراتب امکانپذيرتر است و قدرت بشر را، قدرت جوامع انساني را که بتوانند براساس ارزشهاي متعالي­ای که ميآفرينند يا ارزشهايي که از ناحيه وحي به آنها رسيده است، اينها را دنبال بکنند تا اتحاد جهاني شکل بگيرد، بيشتر کرده است وگرنه اگر اتحاد جهاني شکل نگيرد همديگر را دفع ميکنند، ممکن است به تنازع و تضاد با يکديگر – معاذالله-  دست پيدا بکنند و طبعاً موجب فشل شدن و سستي و ضعف و زبوني براي جوامع اسلامي و جوامع انساني است.

نشستي که به منظور بررسي اموري که ميتواند ارزشهاي متعالي بيافريند، در مقابل استکبار جهاني که نه دين ميشناسد و نه انسانيت ميشناسد و نه وحدت انسانها را ميتواند مورد اهميت قرار بدهد، بسيار امر ارزشمندي است. اين نشست تحت عنوان همکاريهاي اسلامي براي دستيابي به ارزشهاي انساني که امروز مخصوصاً در مقابل جريان آلوده صهيونيسم قرار گرفته است بسيار نشست شايسته و ارزشمندي است و قطعاً اين همکاريها ميتواند در ارتباط انسانها در جهت واحد قرار بگيرد و باعث از بين بردن اين جرسومه فساد و غده سرطاني خواهد شد.

ملاحظه ميفرماييد که امروز براي نفي و طرد جريان صهيونيسم مخصوصاً حاکميتي که بر اسرائيل اين رژيم غاصب هست، اين نفرتها و انزجارهايي که از جريان صهيونيسم دارد اتفاق ميافتد مخصوص به يک کشور دون کشوري ديگر يا مخصوص به يک دين دون دين ديگر و امثال ذلک نيست نه تنها شيعيان و پيروان اهل بيت(عليهم السلام)، نه تنها مجموعه امت اسلامي، بلکه همه اديان توحيدي بلکه همه بشر معترض هستند. اين اعتراضات و تظاهراتي که اکنون در جهان شاهد هستيم يک اتفاق جهاني است عليه اين جريان فاسدي که مدتهاست براساس غصب و اشغالگري دارد اينطور ناجوانمردانه ميتازد و افراد را از باب اهلاک حرث و نسل دارد از بين ميبرد.

اما رسالت اين نشست يعني اين نشستي که به عنوان همکاريهاي اسلامي در جهت دستيابي به ارزشهاي والايي که ميتواند براي همه انسانها مفيد باشد و نتيجه اين مسئله، تقويت جريان پاک فلسطينِ اصيل و مردم و ملت فلسطين و طرد و نفي و رد جريان صهيونيسم هست؛ اما اينکه مشخصاً ما به چه دستاوردي ميتوانيم برسيم، چون الآن افکار عمومي بشر بر اين امر اتفاق دارند که يک جريان فاسدي که بنام اسرائيل اکنون در جامعه جهاني دارد ميکروب منتشر ميکند، فساد منتشر ميکند، دارد ويروسهاي ناجوانمردي خودش را منتشر ميکند، اکنون با توجه به زمينههاي ملّي بينالمللي بين الأدياني بلکه بين افراد بشر شکل گرفته بهترين فرصت برای مبارزه است. اتفاقاً ما اگر بخواهيم کارهاي جهاني بکنيم، ميدان جهاني لازم داريم و ميدان جهاني هم مبارزه با فساد و جريان استکبار و جريان خونين و خونآشامي صهيونيسم است.

فرصت اين نشست بسيار مغتنم است که ما به ارزشهايي توجه بکنيم که اين ارزشها ميتواند در جهت تعالي انساني از يک سو و برطرف کردن عوارض ناصواب و سوئي که در جامعه جهاني وجود دارد مؤثر باشد. قدرت منطقهاي، قدرت جهان اسلام و کشورهاي اسلامي بسيار قدرت فراواني است؛ از جايگاه ديپلماسي فرهنگي، ديپلماسي قرآني، دپيلماسي انبياي الهي، اينها همه زمينههاي ديپلماسي مناسبي است که ميتواند ملتهاي اسلامي را در راستاي ملتها و افراد جامعه جهاني بسيج کند و هماهنگ کند و قدرت بيافريند که اين قدرت منتهي بشود به بايکوت کردن و به تحريم کردن و به انزوا کشاندن جريان غاصب صهيونيسم و اين دور از دسترس نيست؛ اکنون کاملاً زمينههاي اجتماعي براساس اين تظاهرات و اعتراضات جهاني که عليه جريان استکبار، استکبار جهاني و صهيونيسم بينالملل هست فراهم است ولي بايد شرح صدر داشت، کشورها نبايد مرزهاي جغرافي خودشان را مانع از حضور حيثيتهاي فرهنگي و انساني و ارزشهاي انساني بدانند. به هر حال هر کشوري براي خودش خاکي دارد آبي دارد و منطقهاي دارد و اين منطقه جغرافيايي از نظر جغرافيا مربوط به آن کشور است اما فکر و فرهنگ جغرافيا نميشناسد تاريخ نميشناسد، علم، معنويت، انسانيت، کمالات و ارزشهاي انساني نيازمند به يک تعامل، به يک تعاطي و يک رابطهاي است که فرمود: ﴿ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[4] ، فلاح و رستگاري و نجات از دست اين جرسومه فساد در سايه اين آيه امکانپذير است و لازم است که همه ملتها و همه دولتها در اين رابطه درها را بگشايند و ارتباط خودشان را عميقتر و وثيقتر قرار بدهند تا با طرد و نفي اين غده سرطاني و اين غده بدخيم جامعه انساني به يک سامان شايستهاي برسد.

«و السلام عليکم و رحمة الله و برکاته»

 

[1]. سوره اعلی، آيات18 و19.

[2]. سوره بقره، آيه97؛ سوره آلعمران، آيه3؛ سوره مائده، آيه48.

[3]. سوره مائده، آيه48.

[4]. سوره آل عمران, آيه200.